به گزارش مجله خبری نگار، قلم قرار نیست زلف قدرت را شانه بزند، قرار نیست با خوشایند و بدآیند این و آن کلمات را جابهجا کند.
قرار نیست حروف را به ذائقه آن و این خبردار بدهد، قلم قرار است مثل یک شهید راست قامت بایستد و پرچم حق بشود، قرار است چنان بنویسد که به قسم خداوندی تبرک یابد.
برکت چنین قلمهایی در جامعه میتواند اعجاز را رقم زند، در معجزه آگاهی و دانایی است که دانههای کلمه به نهالهای اندیشه تبدیل میشود.
اگر خواهان جامعه اندیشمند هستیم باید فضا را برای قلمهای اندیشهورز فراهم کنیم باید با دور باش و کورباش عمله مخالفان دانایی راه را برای قلندری قلمهای مومن فراهم کنیم و قلمهایی که صادقانه و منصفانه مینویسند نپندارد.
کسی که کلمات را ننوشته ناگفته میگذارد؛ به گفت میآید آن هم در سختترین شکل نقد میشود، غر میشود و صدای غرغر که بلند شود، آنان که برای نانوشته ماندن کلمات میکوشیدند در همه ارکان وجود خود زلزله احساس خواهند کرد.
کلمات را حتی اگر به انتقاد صدا بلند کرده باشند باید قدر دانست، باید عزیز داشت صاحب صدا را ترس ایجاد نمیکنند که هوشیاری میآفرینند.
ترس نتیجه کاشت حروف نگفته است، وقتی کلمه شوند و سر از ضمیر ذهن مردم برآورند غیرقابل مهار میشوند.
عقل میگوید که نباید گذاشت کلمات زیرلبی و زیرزمینی شوند و الا این قدرت را دارند که زمین را بلرزانند.
خبرنگاران و روزنامهنگاران به حرفهایترین شکل و مودبانهترین، ادبیات از زیرزبانی شدن حروف و ناگفته ماندن کلمات جلوگیری میکنند، آنان راه را باز میکنند تا فرصت برای بهتر دیدن و بهتر خواندن و بهتر خواستن فراهم آید به خاطر همین مشی بهتر است که صاحب احترام میشوند والا نقلقول فلان و فلان را به کلمه درآوردن و بر جان کاغذ نشاندن که هنر نیست.
هنر بهتر دیدن و نیکوتر خواستن است، همین هم اهل رسانه را متمایز و البته ممتاز میکند، من این را بارها گفته و نوشتهام که اگر هزار بار زاده شوم، باز هم قلم برخواهم داشت و خبرنگاری خواهم کرد.
قلم زدن را برای این که مردم آزاد و امن قدم بزنند، یک ضرورت حیاتی میدانم.
برای این که ایران به جایگاه بایسته نام و تاریخ خود برسد کار حرفهای رسانه را، چون اکسیژن لازم میشمارم، امیدوارم با درک این الزام همه ما بهویژه مسئولان محترم به آزادی مطبوعات و حرمت رسانه نگاران التزام داشته باشند.